معنی تعقیب کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تعقیب کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) پی کردن. دنبال کردن مجرم یا متهمی را جهت دادرسی.
مترادف و متضاد زبان فارسی
دنبال کردن، پیگیری کردن، ادامه دادن، تحتتعقیب قرار دادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.