معنی تعصب گری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تعصب گری. [ت َ ع َص ْ ص ُ گ َ] (حامص مرکب) تعصب کردن. تعصب ورزیدن: این بود آمدن و رفتن ایشان... نه آنکه خواجه مصنف بیان کرده است و سخنان رکیک بی معنی به عشق مذهب جبر و هوا و تعصب گری آورده. (کتاب النقض ص 327). و رجوع به تعصب و تعصب کردن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.