معنی تعداد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تعداد. [ت َ] (ع مص) مصدر است بمعنی عد (شمردن). (از اقرب الموارد). شمار کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع به عَدّ شود.

تعداد. [ت ِ] (از ع، اِ) در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(تِ) [ع.] (مص م.) شماره کردن.

فرهنگ عمید

شمردن، به‌شمار آوردن،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شمار، شمار شمارگان، شمارگان

کلمات بیگانه به فارسی

شمار

مترادف و متضاد زبان فارسی

اندازه، شمار، شماره، عدد، عده، مقدار، مقیاس، میزان، تعدید، شمارش، شمارش کردن، شمردن

فرهنگ فارسی هوشیار

شمار کردن، شمردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر