معنی تصیح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تصیح. [ت َ ص َی ْ ی ُ] (ع مص) خشک شدن گرفتن تره از سر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).تصوح تره. (از اقرب الموارد). و رجوع به تصوح شود.
تصیح. [ت َ ص َی ْ ی ُ] (ع مص) (از «ص وح ») پراکندگی موی و پریشانی آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). لغتی است در تصوح. (منتهی الارب). و رجوع به تصوح شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.