معنی تصنیف کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تصنیف کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) نوشتن کتابی را: کتاب گلستانی تصنیف توانم کرد. (گلستان). و رجوع به تصنیف شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
سرودن، ترانهسرایی کردن، نوشتن، تالیف کردن، به رشته تحریر درآوردن (کتاب، رساله)
فرهنگ فارسی هوشیار
نوشتنن، سرودن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.