معنی تشییب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تشییب. [ت َش ْ] (ع مص) سپیدموی کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). سپید کردن اندوه سر کسی را. || پیر کردن اندوه کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

فرهنگ فارسی هوشیار

سپید مویی از اندوه

فرهنگ فارسی آزاد

تَشْیِیب، پیر کردن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر