معنی تشریحی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تشریحی. [ت َ] (ص نسبی) منسوب و متعلق به علم تشریح. (ناظم الاطباء).
مترادف و متضاد زبان فارسی
تبیینی، توصیفی، توضیحی، مربوط به کالبدشکافی
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) توضیحی تبیینی، مربوط بعلم تشریح وابسته به بکالبد شکافی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.