معنی تس تس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تس تس. [ت ِ ت ِ] (ع اِ صوت) کلمه ای است که بدان تکه را زجر کنند تا بازگردد. (منتهی الارب).

گویش مازندرانی

صدای تو دماغ، خرخر، آدم سست و بی حال

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر