معنی تزکیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(تَ یِ) [ع. تزکیه] (مص م.) پاکیزه گردانیدن.

فرهنگ عمید

پاکیزه ‌کردن، بی‌آلایش‌ کردن،
زکات دادن،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

خودسازی، پاکسازی

مترادف و متضاد زبان فارسی

اصلاح، پاک‌سازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص، پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن، زکات دادن

فرهنگ فارسی هوشیار

زکات مال دادن

فرهنگ فارسی آزاد

تَزْکِیَه، پاکیزه کردن، بی آلایش کردن، پاک نمودن، زکوه دادن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر