معنی تزکیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(تَ یِ) [ع. تزکیه] (مص م.) پاکیزه گردانیدن.
پاکیزه کردن، بیآلایش کردن،
زکات دادن،
خودسازی، پاکسازی
اصلاح، پاکسازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص، پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن، زکات دادن
زکات مال دادن
تَزْکِیَه، پاکیزه کردن، بی آلایش کردن، پاک نمودن، زکوه دادن،