معنی تزریقات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تزریقات. [ت َ] (اِ) ج ِ تزریق. درچکانیدنها. و رجوع به تزریق شود.

حل جدول

حقن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدراسم) جمع تزریق.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر