معنی ترکیب بند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ترکیب بند. [ت َ ب َ] (اِ مرکب) آنکه شاعر چند بند به بحر موافق و به قوافی مختلف تصنیف نماید و مابین هر بیتی علیحده غیر مکرر متفق الوزن و مختلف القوافی حایل کند. (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قسمتی است از اقسام ترجیعبند. (از کشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به ترجیع بند شود.
(~. بَ) [ع - فا.] (اِمر.) شعری است دارای چند بند در یک بحر که هر بند دارای قافیه ای جداگانه باشد و در آخر هر بند یک بیت آورده می شود که برخلاف ترجیع بند، تکراری نیست.
شعری مرکب از چند بند در بحر موافق و قافیههای مختلف که بعد از هر بند یک بیت با قافیۀ جداگانه میآورند، مانند ترجیعبند، لکن در ترکیببند آن بیت تکرار نمیشود و هر بار بیتی با قافیۀ دیگر میآورند برخلاف ترجیعبند که همان یک بیت تکرار میشود، مانند این شعر: دوستان شرح پریشانی من گوش کنید / قصۀ بیسروسامانی من گوش کنید ـ داستان غم پنهانی من گوش کنید / گفتگوی من و حیرانی من گوش کنید ـ شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی / سوختم سوختم این سوز نهفتن تا کی ـ روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم / تابع خوی بت عربدهجویی بودیم ـ عقل و دین باخته دیوانۀ رویی بودیم / بستۀ سلسلۀ سلسلهمویی بودیم ـ کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود / یک گرفتار از این جمله که هستند نبود (وحشی: ۲۴۱)،
پاز بند (اسم) آوردن چند بند در یک بحر که هر بند دارای قافیه ای جدا گانه باشد و در آخر هر بند یک بیت غیر مکرر آورند مقابل ترجیع بند.