معنی تروس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تروس. [ت ُ] (ع اِ) ج ِ تُرْس بمعنی سپر. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به تُرْس شود.

تروس. [ت ُ] (اِخ) رشته کوهی است در ترکیه که بدریای روم مشرف است. این رشته کوهها که قسمت جنوبی ساتراپی کاپادس را تشکیل می داده (آسیای صغیر)، ایالت سوریه از شمال باین کوهها محدود بوده است.

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: ترس) سپرها رئیس شدن، مهتر گردیدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر