معنی ترغیة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ترغیه. [ت َ ی َ] (ع مص) کفک برآوردن شیر. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد): رغی اللبن ترغیه، و یقال: امست ابلهم ترغی و تنشف، ای بها نشافه و رغوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || بخشم آوردن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.