معنی ترسان دل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ترسان دل. [ت َ دِ] (ص مرکب) هراسان. بیم زده. خائف. آنکه دلش ترسیده باشد:
چو از خنجر روز بگذشت شب
همی تاخت ترسان دل و خشک لب.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر