معنی تردید کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تردید کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) موافقت نکردن و دودله شدن. (ناظم الاطباء).
مترادف و متضاد زبان فارسی
شک کردن، به شبهه افتادن، شبهه کردن، مردد ماندن، دودلبودن
فرهنگ فارسی هوشیار
موافقت نکردن و دودل بودن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.