معنی ترحم فرستادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ترحم فرستادن. [ت َ رَح ْ ح ُ ف ِ رِ دَ] (مص مرکب) طلب آمرزش کردن. رحمک اﷲ گفتن کسی را:
شو ترحم فرست خاقانی
خاصه کو عالم ترحم شد.
خاقانی.
چو نوبت رسد زین جهان غربتش
ترحم فرستند بر تربتش.
(بوستان).
و رجوع به ترحم شود.
فرهنگ معین
(~. فِ رِ دَ) [ع - فا.] (مص ل.) طلب آمرزش کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.