معنی تخم افشان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تخم افشان. [ت ُ اَ] (نف مرکب) که تخم افشاند. تخم افشاننده. تخم ریز. تخم پاش. || (ن مف مرکب) محلی که تخم در آن افشانده شده باشد. محل زراعت. تخم افشانده. تخم انداخته.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.