معنی تخمه زده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تخمه زده. [ت ُ م َ / م ِ زَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) کسی که مبتلی به بیماری تخمه شده باشد. (ناظم الاطباء): مَدیقه؛ گوسپند بیمار و تخمه زده. (منتهی الارب). || نانی دارای تخمه. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر