معنی تخته بند کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تخته بند کردن. [ت َ ت َ / ت ِ ب َ ک َ دَ] (مص مرکب) زندانی کردن. در قید و بند انداختن:
در احسان، کنون که بگشاید؟
بوالحسن را چو تخته بند کنند.
انوری.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) تخته بند کردن دکانبستن دکان.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر