معنی تحذق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تحذق.[ت َ ح َذْ ذُ] (ع مص) خود را حاذق و زیرک نمودن بی آنکه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(تَ حَ ذُّ) [ع.] (مص ل.) خود را حاذق و زیرک وانمودن بدون آنکه باشند.

فرهنگ عمید

حاذق شدن،
خود را حاذق وانمود کردن،

فرهنگ فارسی هوشیار

زیرک نمایی استاد نمایی (مصدر) خود را حاذق و زیرک وا نمودن بدون آنکه باشند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر