معنی تحالف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تحالف. [ت َ ل ُ] (ع مص) با هم عهد و پیمان بستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || بهم [با هم] سوگند خوردن. (زوزنی). سوگند خوردن با یکدیگر. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(تَ لُ) [ع.] (مص م.) با هم سوگند خوردن.

فرهنگ عمید

با هم سوگند خوردن و عهدوپیمان بستن،

فرهنگ فارسی هوشیار

با هم سوگند خوردن و عهد بستن

فرهنگ فارسی آزاد

تَحالُف، هم سوگند شدن، هم قسم گشتن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر