معنی تجهیز کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تجهیز کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) ساز دادن. باساز کردن. برساختن. ساختن.
مترادف و متضاد زبان فارسی
مجهز ساختن، بسیج کردن، آراستن، ساختن، آماده کردن، مهیا ساختن، بسیج کردن، بسیجیدن
فرهنگ فارسی هوشیار
بسیجیدن باغ خرمک را جامه افکندند و نزل ساختند و استقبال را بسیجیدند، آمادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.