معنی تجاوز کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تجاوز کردن. [ت َ وُ ک َ دَ] (مص مرکب) درگذشتن و از حد خود درگذشتن. (ناظم الاطباء). || تعدی کردن. بگذشتن. پای بیرون نهادن از... بهمه ٔ معانی رجوع به تجاوز و دیگر ترکیبهای آن شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
تعدی کردن، تعرض کردن، دستاندازی کردن، دستدرازی کردن، حدشکنی کردن، مرزشکنی کردن، اجحاف کردن، تخطی کردن، هتک عصمت کردن، هتک حیثیت کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.