معنی تتمه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(تَ تِ مِّ) [ع. تتمه] (اِ.) باقی مانده از چیزی.

فرهنگ عمید

بقیه، باقی‌مانده،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مانده

مترادف و متضاد زبان فارسی

الباقی، باقیمانده، بقیه، مانده، متمم، به جا مانده

فرهنگ فارسی هوشیار

تمام، تمام چیز، بقیه و آخرهر چیز ضمیمه و ذیل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر