معنی تتق باف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تتق باف. [ت ُ ت ُ] (نف مرکب) تتق بافنده. که پرده بافد:
خرد کاری بین که در مشرق تتق بافان شب
دق مصری را نورد ذیل اکسون کرده اند.
مجیر بیلقانی.
رجوع به تتق و دیگر ترکیبهای آن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر