معنی تب هجران در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تب هجران. [ت َ ب ِ هَِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) تب هجر. سوز و گداز دوری.حرارت فراق. تبی که از هجران عارض شود:
از تب هجران تو ناخن کبود
پیش تو انگشت زنان کالامان.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 344).
رجوع به تب و ترکیبات آن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

حرارت فراق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر