معنی تب ستان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تب ستان. [ت َ س ِ] (نف مرکب) تب ستاننده. گیرنده ٔ تب. دافع تب:
از بهر تب بریدن خود دست آز را
از نیستان هیچکسی تب ستان مخواه.
خاقانی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.