معنی تبلیغ کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تبلیغ کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) تبلیغ. خواندن کسی را بدینی و عقیدتی و مذهبی و مسلکی و روشی. کشاندن کسی براهی که تبلیغکننده قصد دارد. رجوع به تبلیغ شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آگهی دادن

فرهنگ فارسی هوشیار

خواندن کسی را بدینی و مرامی و مسلکی و روشی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر