تبریه | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب
جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

تبریه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تبریه. [ت ِ ی َ] (ع اِ) سبوسه ٔ سر. (منتهی الارب) (بحر الجواهر) (ناظم الاطباء).

تبریه. [ت َ ی َ] (ع مص) بیزار کردن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به تبرئه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

بیزار کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
آخرین مطالب وبلاگ
تعبیر خواب ماه (ماه گرفتگی، ماه شب چهارده، ماه در روز و سایر)
تعبیر خواب ماه (ماه گرفتگی، ماه شب چهارده، ماه در روز و سایر)
تعبیر خواب سیل ( سیل در خانه، رودخانه، غرق شدن در سیل و سایر)
تعبیر خواب سیل ( سیل در خانه، رودخانه، غرق شدن در سیل و سایر)
تعبیر خواب انواع دعوا (پدر، مادر، برادر، خواهر، مادر شوهر و….)
تعبیر خواب انواع دعوا (پدر، مادر، برادر، خواهر، مادر شوهر و….)
تعبیر خواب کفش (پاره، نو، سیاه، خاکی و…)
تعبیر خواب کفش (پاره، نو، سیاه، خاکی و…)
تصاویر
تبریه: تبریه. [ت ِ ی َ] (ع اِ) سبوسه ٔ سر. (منتهی الارب) (بحر الجواهر) (ناظم الاطباء). تبریه: تبریه. [ت َ ی َ] (ع مص) بیزار کردن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به تبرئه شود. تبریه: بیزار کردن