معنی تایید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

درست تشخیص دادن،
نیرو دادن، قوت دادن،
کمک یاری کردن خداوند به انسان،

حل جدول

تصدیق، تصویب، اذعان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

هایش، پذیرش

مترادف و متضاد زبان فارسی

اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحه‌گذاری، صوابدید، قبول، گواهی، مرافقت، هم‌صدایی،
(متضاد) تکذیب، استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت، کمک کردن، یاوری، یاریگری، یاری کردن، توفیق، عنایت

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (مصدر) نیرو دادن نیرومند کردن بنیرو کردن توفیق دادن، (اسم) توفیق. جمع: تاییدات.

فرهنگ فارسی آزاد

تَأیِید، تقویت کردن، کمک و یاری کردن، نیرو دادن، قُوَّت بخشیدن،

پیشنهادات کاربران

صهه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر