معنی تایجو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تایجو. (اِخ) پدر امیر ارغون از قبیله ٔ «اویرات » و امیر هزار بوده و قبیله ٔ اویرات در میان مغول از قبایل مشهور است و اکثراً از اولاد و احفاد چنگیزخان باشند. رجوع به جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 2 ص 242 شود.

تایجو. (اِخ) از امرای چنگیزخان متوفی بسال 644 هَ. ق. رجوع به طایجو شود.

تایجو. (اِخ) پسر جغتای خان بن چنگیزخان. رجوع به طایجو شود.

تایجو. (اِخ) پسر منگو تیمور. رجوع به طایجو شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر