معنی تار و تنبک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تار و تنبک. [رُ تُم ْ ب َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) رجوع به تار و تمبک شود.

فرهنگ معین

تار همراه تنبک، آلات ضرب و نوازندگی. [خوانش: (رُ تُ بَ) (اِمر.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) تار همراه تنبک، آلات ضرب و نوازندگی ظنچه نوازندگان با آنها زنند و نوازند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر