معنی تابع شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تابع شدن. [ب ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) پیرو شدن. بنده و فرمانبردار گشتن. دنبال رونده شدن:
مشو تابع نفس شهوت پرست
که هرساعتش قبله ٔ دیگر است.
سعدی (بوستان).
فرهنگ معین
پیرو شدن، بنده و فرمانبردار گشتن. [خوانش: (~. شُ دَ) [ع - فا.] (مص ل.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
بنده و فرمانبردار گشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.