معنی تابان گردیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تابان گردیدن. [گ َ دی دَ] (مص مرکب) درخشان شدن. روشن شدن: اکماد؛ تابان گردیدن جامه. لعب متن الفرس، پشت اسب تابان گردید. (منتهی الارب).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) درخشان شدن روشن شدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.