بی پولی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بی پولی. (حامص مرکب) عمل و حالت بی پول. رجوع به ماده ٔ قبل شود.
حل جدول
فیلمی با بازی رضا رشیدپور
فیلمی با بازی سیامک انصاری
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیسرمایگی، بیمایگی، بینوایی، غنا، تنگدستی، تنگعیشی، تهیدستی، افلاس،
(متضاد) فراخدستی، بیچیزی، عسرت،
(متضاد) فراخروزی
فرهنگ فارسی هوشیار
فقر تهیدستی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.