بی جان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
موات
موات
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیحال، ضعیف، نزار، مرده، جماد، حجر،
(متضاد) جاندار
گویش مازندرانی
بی جان، صاف روشن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.