معنی بی پول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بی پول. (ص مرکب) تهیدست. بی چیز. که پول ندارد. || (ق مرکب) مجانی. بلاعوض. رجوع به پول شود.
فرهنگ عمید
[مجاز] تهیدست، تنگدست،
آنکه پول ندارد،
(قید) بدون گرفتن پول، مفت،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) بدون پول بی وجه مجانی، (صفت) بیچیز تهیدست فقیر.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.