معنی بی همتی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بی همتی. [هَِ م ْ م َ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی بی همت. عدم توکل و کوشش. کاهلی. || بی ثباتی. (ناظم الاطباء). || بی هوسی. || نامردی. || بی غیرتی. (ناظم الاطباء): گفتم بی همتی باشد که طالب از اینجا به ترمذ رود. (انیس الطالبین ص 175).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر