معنی بی میانجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بی میانجی. (ص مرکب) (از: بی + میان + جی) بی واسطه. (دانشنامه ٔ علائی ص 124). مقابل میانجی.

فرهنگ فارسی هوشیار

بیواسطه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر