معنی بی مجال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بی مجال. [م َ] (ص مرکب) (از: بی + مجال) بی فرصت. || بی طاقت و ناتوان. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

بی فرصت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر