معنی بی فائده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بی فائده. [ءِ دَ / دِ] (ص مرکب) (از: بی + فائده) بی نفع. غیرمفید. ناسودمند. بی فایده: امر دالغ؛ کار بی فائده. (منتهی الارب):
کوشش بی فائده ست وسمه بر ابروی کور.
سعدی.
رجوع به بی فایده شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.