معنی بی عاطفه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بی عاطفه. [طِ ف َ / ف ِ] (ص مرکب) (از: بی + عاطفه) بی مهر. بی عطوفت. سنگدل. بی رحم. که قوای انفعالی وی ضعیف باشد. رجوع به عاطفه شود.
فرهنگ عمید
کسی که رحم و شفقت نداشته باشد، بیمهر، نامهربان،
فرهنگ فارسی هوشیار
نامهربان و بی مهر
پیشنهادات کاربران
سیاه درون
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.