معنی بی جان گشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بی جان گشتن. [گ َ ت َ] (مص مرکب) مردن. زندگی را از دست دادن:
از آن ساعت که شیرین گشت بی جان
ز آب چشمه ها برخاست طوفان.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر