معنی بی‌غم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

آسمون‌جل، بی‌خیال، بی‌فکر، لاابالی، لاقید،
(متضاد) دل‌مشغول

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) بی اندوه بدون غصه بیرنج.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر