معنی بیگانه وار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بیگانه وار. [ن َ / ن ِ] (ص مرکب) (از: بیگانه + وار) بسان مردم غریب و اجنبی. ناآشنا:
بیگانه وار میگذری از دیار چشم
ای نور دیده حب وطن در دل تو نیست.
صائب.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر