معنی بیگانه رو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بیگانه رو. [ن َ / ن ِ] (ص مرکب) (از: بیگانه + رو) با وضع و حالت غریبان. غیرآشنا. اجنبی:
ور بخرگه بگذرد بیگانه رو
حمله بیند از سگان شیرانه او.
مولوی.
فرهنگ عمید
کسی که بهظاهر بیگانه بهنظر آید، نااهل، اغیاررو،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.