معنی بیهوش دارو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بیهوش دارو. (اِ مرکب) داروی بیهوشی. دوائی که شخص رابی حس نماید. بیهوشانه.

فرهنگ عمید

داروی بیهوشی، دارویی که تزریق یا استنشاق آن سبب بیهوشی شود، بیهوشانه،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر