معنی بیع زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بیع زدن. [ب َ / ب ِ زَ دَ] (مص مرکب) خریداری کردن. (آنندراج) (بهار عجم):
ره مایه داران ایمان زنند
بخروار بیع دل و جان زنند.
ظهوری.
و رجوع به بیع شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر