بیابان گرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بیابان گرد. [گ َ] (نف مرکب) کسی که در بیابان زیست میکند. صحراگرد باشد. بدوی. چادرنشین:
کرد صحرانشین کوه نورد
چون بیابانیان بیابان گرد.
نظامی.
فرهنگ معین
(گَ) (ص مر.) بدوی، چادرنشین.
فرهنگ عمید
کسی که در بیابانها میگردد،
کسی که در بیابان زندگی میکند،
چادرنشین،
مترادف و متضاد زبان فارسی
صفت بادیهپیما، بادیهنشین، بدوی، بیاباننورد، چادرنشین، صحراگرد، صحرانشین، بیابانپو، بیاباننورد، بیابانی، صحرایی، وحشی،
(متضاد) شهرنشین، شهری
فرهنگ فارسی هوشیار
چادر نشین
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.