معنی بکروی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بکروی. [ب َ رَ] (اِ) بمعنی بکرایی است که آن میوه ای باشد شیرین میان نارنج و لیمو. (برهان) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری) (از آنندراج) (از مؤید الفضلاء). رجوع به بکرایی شود. || (ص) بسیار شرابخوار. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) توسرخ
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.